تشریح اهمیت این عملیات و تحمیل آتشبس به دشمن صهیونی، مقاومت جانانه نیروهای مسلح کشور و سیلی سخت به جنایتکاران متجاوز و همچنین ادامه هوشیاری مسئولان نظام و نیروهای مسلح کشور در شرایط فعلی علیه دشمن متجاوز و لزوم ادامه توسعه مسیر هستهای از موضوعاتی است که در گفتوگو با محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شد.
متن کامل این گفتوگو را بخوانید.
*عملیات بشارت فتح و درخواست برای آتشبس را چگونه ارزیابی میکنید. آمریکا و رژیمصهیونیستی چقدر به آتش بسی که رخ داده نیازمند هستند؟
رژیم صهیونیستی و آمریکا بهطور علنی و پیش از آن از طریق حمایتهای کامل از رژیم صهیونی، دست به تجاوز به خاک جمهوری اسلامی ایران زدند و جمعی از نیروهای نظامی و دانشمندان هستهای کشورمان را به شهادت رساندند.
این تجاوز آشکار، مغایر با تمام پروتکلهای بینالمللی بود و طراحان آن بر این باور بودند که جمهوری اسلامی و ملت ایران را زمینگیر خواهند کرد؛ تا جایی که حتی نخستوزیر رژیم اشغالگر صهیونیستی، ایران را به بشکهای باروت تشبیه کرده بود که با یک جرقه، نظام اسلامی از میان خواهد رفت.
اما همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند، محاسبات آنان اشتباه بود. ملت ایران بشکه باروتی بر علیه متجاوزانی شد که چشم طمع به نظام جمهوری اسلامی دوخته بودند.
در مدت دوازده روز، نیروهای مسلح، دانشمندان هستهای و ملت بزرگ ایران با حضوری پررنگ و مقاومتی مثالزدنی، نه تنها نقشههای دشمن را نقش بر آب کردند، بلکه ثبات و اقتدار کشور را به رخ جهانیان کشیدند. راهپیمایی پس از نماز جمعه و جشن پیروزی و حضور پرشور مردم، گواه این واقعیت است که باید در برابر عظمت و عزت این ملت سر تعظیم فرود آورد.
امروز دشمنان آشکارا دریافتند که محاسباتشان غلط بوده و مسیر فعلی آنان اگر قرار باشد منجربه جنگی فرسایشی شود قطعا به فروپاشی رژیمصهیونیستی خواهد انجامید. پس از پاسخ کوبنده جمهوری اسلامی به حمله اخیر آمریکا به پایگاهها و سایتهای هستهای، بلافاصله اقدامات متقابل انجام شد. البته تاکید میشود که ما با کشور دوست و برادر قطر هیچ مشکلی نداریم و سخنان روز گذشته جناب آقای پزشکان با امیر قطر نیز مؤید این نکته است اما هدف ما مشخص بود: ضربه به متجاوزی که خطاهای راهبردی خود را در تهاجم به کشورمان مرتکب شده بود. پس از این پاسخ کوبنده ایران، دشمنان متوجه شدند که ادامه این جنگ، نه تنها به نفع آنان نیست، بلکه آغاز فروپاشی خودشان و رژیمصهیونیستی خواهد بود.
در همین راستا نیز رژیمصهیونیستی بدنبال این بود که به هر شکل جنگ را توسعه داده و آمریکا را وارد جنگ کند.
در هر صورت پذیرش آتشبس از سوی رژیمصهیونیستی نشانه شکست و اعتراف به اشتباه در محاسباتشان بود. جمهوری اسلامی ایران به دنبال ادامه جنگ نیست اما مسئولان و نظامیان ما باید هوشیار باشند که نتانیاهو، ترامپ و متحدانشان، مملو از خدعه و نیرنگ هستند. مبادا این آتشبس فرصتی برای تجهیز و آمادهسازی مجدد آنان شود.
*با توجه به سابقه آمریکا و رژیمصهیونیستی در نقض عهدهای متعدد، احتمال نقض آتشبس از سوی رژیم صهیونی را چقدر مطرح میدانید و در این راستا آمادگی نیروهای مسلح کشورمان چه ضرورتی دارد؟
در این شرایط، هوشیاری مسئولان جمهوری اسلامی، بهویژه در زمینههای اطلاعاتی و ضدجاسوسی، از اهمیت بالایی برخوردار است و باید دست به ماشه باشند. امید است که همین آتشبس، آغاز فروپاشی حکومت نتانیاهو و سپس محو رژیمصهیونیستی باشد.
* حمله به پایگاه العدید قطر چقدر در تغییر موازنه قدرت در منطقه به نفع جمهوری اسلامی ایران نقشآفرین بود؟
لازم است به این نکته اشاره شود که سیاست جمهوری اسلامی ایران همواره بر پایه حکمت و تدبیر استوار بوده است. زمانی که آمریکا مسئولیت حمله به پایگاههای هستهای ما را برعهده گرفت، ورود به جنگ حتمی شد و پاسخ قاطع و گزینههای متعدد روی میز قرار گرفت؛ از جمله بستن تنگه هرمز و حمله به ناوهای آمریکایی در منطقه و گزینههای دیگر اما با بررسی دقیق و با توجه به اینکه حملات دشمن خسارت قابل توجهی به پایگاههای ما وارد نکرده بود، بهترین گزینه انتخاب شد. این تصمیم، یعنی حمله به بزرگترین پایگاه آمریکا در منطقه، ضمن نشاندادن اقتدار ایران، از شعلهورشدن آتش جنگ در منطقه از طریق گزینههای دیگر نیز جلوگیری کرد. پایگاه مورد هدف در قطر، بزرگترین پایگاه آمریکایی در منطقه است و این حمله با موفقیت انجام شد. همانطور که پیشتر هم اعلام شد، هیچ مشکلی با دولت قطر وجود ندارد و هدف، متجاوزین بودند. جمهوری اسلامی ایران همواره به دنبال صلح و ثبات در منطقه است و توانمندیهای انکارناپذیری دارد. به نظر میرسد مسئولان نظام بهترین گزینه را انتخاب کردند و با این اقدام، کار را تمام کردند.
*برای دستیابی به فناوری هستهای تلاشهای بسیاری در ایران صورت گرفته و در این راه دانشمندان بسیاری جان خود را فدا کردهاند و حتی در این زمینه جنگی نیز بر جمهوری اسلامی تحمیل شد؛ اکنون با حمله آمریکا به تأسیسات هستهای، این فناوری در چه وضعیتی قرار دارد؟
همانطور که در رابطه با مسأله هستهای و دانش هستهای اشاره شد، دانش هستهای بومیشده است و به گفته مسئولان سازمان انرژی اتمی، این دانش در ذهن جوانان ایرانی ثبت شده است؛ حتی اگر تمام امکانات ما را نابود سازند که چنین چیزی رقم نخورده و نخواهد خورد، کشور میتواند ظرف مدت یک سال به نقطه فعلی بازگردد. بنابراین، این دانش قابل سلب از ملت ایران نیست.
با این حال، طرف غربی همچنان بر تعطیلی دائمی غنیسازی در ایران اصرار دارد؛ گهگاه موضع خود را تعدیل کرده و پیشنهاد تعطیلی موقت را مطرح میکند.
بهنظر میرسد جمهوری اسلامی ایران نه با تعطیلی دائمی و نه موقتی موافق نیست. گزینههای دیگری نیز پیشنهاد شده که از جمله آنها تشکیل کنسرسیومی با مشارکت چند کشور است، مشروط بر اینکه فعالیتها در داخل ایران انجام شود و نه خارج از کشور، در هر صورت معتقدیم باید غنیسازی در داخل کشور انجام شود و نه خارج.
* همانطور که اشاره کردید پس از تجاوز آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، گزینه متعددی برای پاسخ به این تجاوز مطرح شد از جمله بستن تنگه هرگز و خروج از NPT امروز نیز وزیر خارجه کشورمان در گفتوگویی اشاره داشتند که ما به پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای متعهد هستیم اما به نظر میرسد این پیمان اکنون نمیتواند از ما محافظت کند، با توجه به این تحولات، چقدر خروج ایران از NPT را محتمل میدانید؟
تمام فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران زیر نظر آژانس بینالمللی اتمی بوده است اما حمله آمریکا به پایگاه و تأسیسات هستهای با چراغ سبز آژانس و دبیرکل آن انجام شده است و آنها در این ارتباط مسئولیت دارند. بنابراین در نهایت و در صورت افزایش فشارها از سوی غرب، موضوع خروج کشور از NPT نیز بهعنوان یکی از گزینههای موجود مطرح است.